اپلیکیشن اینفلوئنسر پلاس
مقدمه و پسزمینه پروژه
“Influencer Plus” یک اپلیکیشن شبکه اجتماعی است که با هدف ایجاد یک پلتفرم برای اینفلوئنسرها طراحی شد تا بتوانند کمپینها و تبلیغات خود را مدیریت کرده و با دیگر اینفلوئنسرها در ارتباط و رقابت باشند. این اپلیکیشن به نوعی مشابه اینستاگرام عمل میکند تا اینفلوئنسرهایی که عمدتاً از اینستاگرام آمدهاند، بتوانند به راحتی با محیط آشنا شوند.
هدف پروژه
هدف از این پروژه، ایجاد یک پلتفرم ساده و قابلفهم برای اینفلوئنسرها بود تا بدون داشتن دانش تکنولوژی بالا بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و کمپینهای تبلیغاتی خود را بهراحتی مدیریت کنند. همچنین این پلتفرم قرار بود تجربهای مشابه اینستاگرام را ارائه دهد تا کاربران بدون مشکل از اپ استفاده کنند.
نقش و مسئولیتهای من
در این پروژه، من به عنوان طراح محصول مسئولیتهای زیر را بر عهده داشتم:
تعریف User Flow: طراحی مسیری که کاربران در اپلیکیشن طی میکنند تا به اهداف خود برسند، مثل ایجاد یا مدیریت کمپینهای تبلیغاتی.
ساختار کلی اپلیکیشن: مشخص کردن چیدمان و معماری صفحات اپلیکیشن.
وایرفریمها و طراحی اولیه: از Adobe XD برای ایجاد وایرفریمها و نمونههای اولیه استفاده کردم تا کارفرما و تیم فنی بتوانند پروژه را بهتر درک کنند.
مشاوره با تیم فنی و کارفرما: ارائه مشاورههای فنی و غیر فنی به تیم و کارفرما برای همراستاسازی دیدگاهها و انتظارات.
ابزارها و فرآیندها
- Adobe XD: برای طراحی وایرفریمها و نمونههای اولیه از Adobe XD استفاده کردم. این ابزار به من اجازه داد تا طرحها را به صورت تعاملی ارائه دهم و به تیم فنی و کارفرما دید واضحی از محصول نهایی بدهم.
- جلسات همفکری و ارتباطات مداوم: با تیم فنی و کارفرما جلسات مکرری داشتیم تا اطمینان حاصل شود که همه افراد در مسیر درست قرار دارند و مشکلات و چالشهای فنی به موقع حل شوند.
چالشها و راهحلها
- شبیهسازی تجربه اینستاگرام برای اینفلوئنسرها: چالش اصلی این بود که اکثر اینفلوئنسرها به واسطه استفاده از اینستاگرام، با رابط کاربری ساده و آشنا درگیر بودند. ایجاد تجربهای مشابه که هم جذابیت اینستاگرام را داشته باشد و هم ساده و بدون پیچیدگی برای کاربران با سواد تکنولوژی کم باشد، یکی از اهداف بود. برای حل این چالش، از اینترفیس ساده با المانهای آشنا برای کاربران اینستاگرام استفاده کردیم و رابط کاربری را به گونهای طراحی کردیم که با حداقل آموزش قابل استفاده باشد.
- کار با تیم فنی کوچک: تیم فنی پروژه کوچک بود و این محدودیت باعث شد که برخی از ایدهها و تغییرات را نتوانیم به سرعت پیادهسازی کنیم. من سعی کردم با سادهسازی پروسههای طراحی و درک محدودیتهای تیم، طرحها را به گونهای ارائه دهم که تیم فنی بتواند آنها را با منابع محدود پیادهسازی کند.
- ارتباط با کارفرمای غیر فنی: از آنجایی که کارفرما از دانش فنی محدودی برخوردار بود، ارتباط برقرار کردن با او و توضیح نیازمندیها چالش برانگیز بود. من با استفاده از وایرفریمها و نمونههای تصویری ساده و قابل فهم، توانستم دیدگاهها و نیازها را به راحتی منتقل کنم.
نتیجه نهایی و دستاوردها
پس از راهاندازی اولیه، بازخوردهای مثبت زیادی از طرف کاربران دریافت کردیم. تجربه کاربری و سادگی استفاده از اپلیکیشن بسیار مطلوب بود و اینفلوئنسرها به راحتی توانستند از اپلیکیشن برای مدیریت کمپینها و تبلیغات خود استفاده کنند. همچنین ارتباطات بین اینفلوئنسرها به شکل موثری از طریق این پلتفرم برقرار شد.
آموختهها و تجربیات
یکی از بزرگترین درسهایی که از این پروژه گرفتم، بهبود مهارتهای ارتباطی با افراد غیر فنی بود. در طول پروژه یاد گرفتم که چطور مفاهیم پیچیده طراحی و تجربه کاربری را به زبانی ساده و قابل فهم برای کارفرمایان و تیمهای کوچک فنی بیان کنم. همچنین تجربه کار با تیم فنی کوچک به من یاد داد که چطور با محدودیتهای فنی بهخوبی کنار بیایم و طرحهای ساده و قابل پیادهسازی ارائه دهم.